رکن الهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مقام شهید مطهری

14 اردیبهشت 1395 توسط سكينه برزگري خانقاه
مرحوم مطهری رضوان‌الله‌علیه یک انسانی بود که علی‌رغم ظاهری که به او این رقتها و لطافتها خیلی در آن حالت استدلال و مثلاً منطقی برخورد کردن با مسائل نمی‌آمد و تصور نمیشد باطن بسیار رقیق و لطیفی داشت. یک وقتی ایشان در حدود سالهای شاید نمی‌دانم ۵۲ - ۵۳ آن وقتها بود به یک مناسبتی ایشان میگفتند که من مایل هستم که یک فرصتی پیدا کنم و کارهای دانشگاهی و درسی و اینها را بگذارم کنار و بروم قم و آن‌جا حالا تعبیری که ایشان میکردند شاید مثلاً این بود که مثلاً خدا را ببینم یا (حق را) مثلاً به لقاء حق برسم، یک تعبیر اینجور چیزی داشت، که مقصود ایشان این بود که بروند آن‌جا و کار فرهنگی و فکری اینجوری و توأم با خلوت مناسبِ با عبادت و ریاضت و توجه و اینها داشته باشند؛ یک چنین روحی ایشان داشت. مرد بسیار رقیق و ظریفی بود، به شدت تحت تأثیر هیجانات عرفانی و معنوی قرار داشت؛ با دیوان حافظ و اشعار عرفانی مأنوس بود، با قرآن ایشان زیاد مأنوس بود، تصور میکنم اینجور بود که هر شب ایشان تا یک مقداری قرآن نمیخواندند نمیخوابیدند، این را من دیده بودم البته در تعدادی از سفرهایی که ایشان (به) مشهد داشتند، یا با هم فریمان رفته بودیم، یا در مشهد با ایشان بودیم من دیده بودم که - بیتوته کرده بودیم با هم - دیده بودم که ایشان قبل از این‌که بخوابند حتماً قرآن میخواندند و میخوابیدند. اهل تهجد بود، نماز شب با حالی می‌خواند. یک شب ایشان منزل ما بودند نصف شب از صدای گریه‌ی ایشان خانواده‌ی ما از خواب پریده بود و اول ملتفت نشده بود که این چیه، بعد فهمیده بود که صدای آقای مطهری است، که ایشان نصف شب نماز شب میخواندند همراه با گریه‌ی با صدایی که از مثلاً آن اتاق میشد صدای ایشان را شنید. یک چنین حالاتی داشت، و واقعاً یک صفایی (بر خانواده‌ی ایشان) حاکم است بر محیط خانواده‌ی ایشان یک صفا و معنویتی حاکم هست که این بر اثر همان حالت معنوی ایشان است، و خانواده‌ی ایشان، همسر محترمشان، فرندانشان یک حالت معنوی، یک توجهات عرفانی و معنوی را همه‌شان دارند که اصلاً محیط خانواده‌شان اینجوری است، و این ناشی از توجهات این بزرگوار است. من خیال میکنم بسیاری از توفیقات مرحوم مطهری رضوان‌الله‌علیه بر اثر همین حالات بود، که برکات معنوی و آن حال و توجه و عبادت و عرفان و اینها ایشان را موفق کرده بود. از جمله‌ی خصوصیاتی که در این مورد من در ایشان مشاهده کردم - که خیلی برای من جالب بود - احترام عجیبی بود که ایشان برای پدرشان قائل بودند. پدرشان یک روحانی محترمی بود در فریمان، نمی‌دانم دیده بودید ایشان را یا نه؟ پیرمردی بود، دیده بودید پدر ایشان را؟ … بله، مرد محترمی بود، آدم خوبی بود، اما ساکت بود، من هیچوقت از ایشان با این‌که مثلاً شاید ساعتهای متمادی در طول این زمانها من با ایشان هم‌مجلس شده بودم منزل مرحوم آیت‌الله‌مطهری رضوان‌الله‌علیه در مشهد مثلاً هر وقت ایشان می‌آمدند ما هم پدر ایشان را میدیدیم در رفت و آمدها، جلسات و اینها؛ هیچوقت من ندیده بودم صحبت کردن ایشان را که مثلاً از ایشان استفاده‌ای کرده باشم، لکن مرحوم مطهری عجیب برای ایشان احترام قائل بودند، در حالی که قطعاً مرحوم مطهری رضوان‌الله‌علیه رتبه‌ی فکری خب بالاتری داشتند و شخصیت ایشان قابل مقایسه شاید نبود، اما به قدری ایشان در مقابل این پدر خاضع بودند که حد نداشت؛ و علت این بود که میگفتند اول کسی که من را به مسائل معنوی و حال و عبادت و اینها هدایت کرده پدرشان بوده.

حداد عادل: همین را در جایی هم نوشته‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: عجب، یادم نیست حالا، بله. قرآن خواندن را مثلاً، میگفتند پدرشان از دوران کودکی و جوانی ایشان را به قرآن خواندن و اینها وادار میکرده. تربیت‌های رجال معنوی که روی ایشان اثر داشته برایشان خیلی جالب بود، مثل مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی بله، ایشان عکس مرحوم آمیرزا علی آقای شیرازی را توی اتاقشان زده بودند، بله آن‌جا بود که با یک حالی هم از حاج میرزا علی آقا ایشان یاد میکرد، و شانسی هم واقعاً ایشان داشتند؛ من به غبطه میخورم به حال آقای مطهری واقعاً این لطفی که خدا در حق ایشان کرده یک چیز عجیبی است. خب مثلاً در قم که ایشان میروند در اوائل کار یک استادی مثل امام خمینی را ایشان پیدا میکنند؛ خب دیگر کمتر کسانی بودند که توانسته باشند در آن برهه‌ی از زمان از این سرچشمه‌ی موّاج صفا و معنویت و عرفان و حکمت آن‌جور استفاده بکنند که مرحوم شهید مطهری رضوان‌الله‌علیه کردند که هم شرحش را خود ایشان بیان کردند، هم حضرت آیت‌الله‌منتظری که خب همدرس و شریک و هم‌حجره

حداد عادل: یک همدرسی هم مثل آقای منتظری

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله این هم یکی دیگر از خصوصیات است. بله، یک همدرسی مثل آیت‌الله منتظری و بعد آن وقت درس مرحوم طباطبائی و اُنس با مرحوم طباطبائی - اُنس طولانی با ایشان - استفاده‌ی از مرحوم آمیرزا علی آقای شیرازی، استفاده‌ی از مرحوم قوچانی، کی بودند؟ … آقا نجفی بله مرحوم آقا نجفی، ایشان

من نمی‌دانستم که آقای مطهری …(۳)

بله آقای نجفی ایشان از، من راجع به آقانجفی صحبت شد اول‌بار سیاحت غرب را ایشان به من معرفی کردند؛ چون مرحوم آقای نجفی سیاحت شرق شرح حال زندگی‌اش است، سیاحت غرب را هم روی همان اصطلاحات عُرَفا؛ مالِ به اصطلاح تصورات عالم بعد از مرگ و برزخ و اینهاست که ذکر کردند. ایشان معتقد بودند که مرحوم آقای نجفی سیاحت غرب را از روی خیالات ننوشته، از رو مکاشفه نوشته. ایشان آقای نجفی را دیده بودند. مرحوم آقای نجفی میرفته قم و با آقای مطهری هم‌حجره میشده، ایشان تازه رفته بودند قم آقای مطهری، ظاهراً سال شانزده یا هجده ایشان قم مثل این‌که میروند. به نظرم سال ۱۳۱۶ یا ۱۸ من این را شک دارم. ایشان میروند قم، در همان سالها بوده که مرحوم آقای نجفی ایشان میگفتند که ماه رمضان که میشد - که معمولاً در ماه رمضان اهل علم توی شهرهای خودشان هستند، منبر میروند، نماز جماعت مفصل میخوانند، مردم به اینها توجه دارند - آقای نجفی با آن وجهه و اعتباری که در قوچان داشت ماه رمضان که میشد پا میشد از قوچان می‌آمد قم، و ایشان میگفتند می‌آمد مدرسه‌ی دارالشفاء و توی اتاق ایشان، حالا شاید هم حالا توی اتاق مثلاً نزدیک ایشان به نظرم می‌آید که توی اتاق آقای مطهری، آن وقت ایشان میگفتند که بزرگان آن روز قم مثل مرحوم خوانساری و مرحوم صدر و اینها دیدنِ ایشان می‌آمدند و احترام میکردند به ایشان و از ایشان میخواستند که برایشان منبر برود و تقاضا میکردند از آقای نجفی که برود نماز ایشان قبول نمیکردند، میگفت که من (از) قوچان را ول کردم آمدم این جا، این‌جا بروم نماز جماعت و نمیروم. آن‌وقت ایشان میگفتند البته، آقای نجفی هم در بین این عده از آقایان با همه‌شان رفیق بود به مرحوم خوانساری ارادت داشت، نماز مرحوم آقای خوانساری ایشان میرفت و شرکت میکرد.

حداد عادل: این خیلی جالب بود برای من که این رابطه بین آقای نجفی و آقای مطهری را اول‌بار است من میشنوم. در ایام عید امسال من فرصت کردم این سیاحت شرق را خواندم، و دقیق خواندم؛ و هی پیش خودم میگفتم که ای کاش من این فرصت را میداشتم و این آقای نجفی را با این شخصیت ظریف و دقیق میدیدم، و گاهی پیش خودم میگفتم که ای کاش از آقای مطهری یک وقت مثلاً پرسیده بودم که این شخص را دیده یا نه، چون فکر میکردم که باید این آدم برای آقای مطهری هم خیلی آدم جالبی باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: حالا یک چیزی جالبتری برایتان بگویم، مرحوم آقا نجفی توی این کتاب اسم از رفیق چیز می‌آورد؛ چند تا رفیق دارد، رفیق نمی‌دانم اصفهانی، یکی هم رفیق … نه غیر از یزدی، در همان … نخیر نزدیکی خودشان مثلاً حالا سرخسی، نمی‌دانم یک همچنین چیزی، یک چیزی شبیه این است - من الان درست یادم نیست -. آقای مطهری میگفتند که احتمالاً آن رفیق پدر من است، یعنی پدر آقای مطهری، بله. البته یقین نداشتند ایشان، میگفتند که احتمالاً آن رفیق نمی‌دانم مثلاً نمی‌دانم حالا سرخسی است، محولاتی است، یک همچنین چیزی؛ میگفتند احتمالاً آن رفیق فلان جایی پدر من باشد که با ایشان دوست بوده و معاشر بوده.

حداد عادل: اینها را همه را دیده بود؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله دیده بود. آقای مطهری شخصیتی مثل آمیرزا علی آقا واقعاً شانسی داشت ایشان و خدای متعال به ایشان لطف کرده بود آن‌جور اساتیدی و آن‌جور بزرگانی که انسان مثلاً این‌طور شخصیتها را خیلی کم اتفاق می‌افتد کسی یکی، دو تا از اینها را مثلاً ببینید در مدت عمرش، ایشان اینها را همه را دیده بود و الحمدلله توفیقات الهی از همه جهت نصیب این بزرگوار بود.

حداد عادل: این نکته که فرمودید احوال روحی و معنوی ایشان شاید برای خیلی از کسانی که ایشان را یا در کلاس فقط دیده بودند یا از بعضی نوشته‌ها شناختند خیلی قابل تصور نباشد که آقای مطهری تا چه اندازه ظریف بود و پرجوش و از لحاظ روحی لطیف. بنده گاهی آقای مطهری را برای دوستان این‌طور تعریف میکنم، میگویم آقای مطهری از دور به منطق شبیه بود - خیلی آهنین - از میانه‌ی راه به فلسفه و حکمت شبیه میشد، اما از نزدیک عین عرفان بود، بله، و واقعاً انسان برایش قابل توجه است که تصور بکند یک کسی که مثلاً آن ظرافتهای فلسفه‌ی هگل را با پتک منطق میکوبد و آن‌طور سخت، منبر هم میرود و بعد برای حضرت امام حسین علیه‌السّلام روضه میخواند و خودش سرِ منبر در حالی که حالا استادهای دانشگاه، دانشجوها هم شاید پای منبر او هستند او شروع میکند زار زار گریه کردن، روضه‌ی حضرت قاسم میخواند و بعد وسط روضه میخواند که:

بر فَرَس تندرو هر که تو را دید گفت

برگ گل سرخ را باد کجا می‌برد؟

بعد شروع میکند زار زار گریه کردن. این بُعد همان‌طور که میفرمائید شاید آن سرچشمه‌ی اصلی کلید توفیق بوده برای ایشان.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله به‌هرحال شخصیت انصافاً جامع و کاملی بود آقای مطهری جزو نادرترین شخصیتهایی است که همه‌ی این ابعاد مختلف در وجود ایشان بحمدالله جمع بود.

حداد عادل: حالا که این را میفرمائید بد نیست من از حضرت‌عالی بپرسم که اگر تقدیر چنین بود که آقای مطهری به شهادت نمیرسید در آن صورت به نظر شما با تجربه‌ای که شما و شناختی که جنابعالی از جمهوری اسلامی و از انقلاب دارید مناسب‌ترین مسؤولیت برای ایشان چه مسؤولیتی بود در جمهوری اسلامی؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: اولین چیزی که خب طبعاً از مرحوم مطهری رحمت‌الله‌علیه به ذهن می‌آید ابعاد فرهنگی شخصیت ایشان است. خب اگر ایشان می‌بودند یک کلید گنجینه‌های فرهنگ اسلامی بودند، می‌توانستند سیاستگذار و خط بده و مسؤول یک بخشهای عظیمی از فرهنگ اسلامی این جامعه باشند و اینها؛ لکن من اتفاقاً روی این مسأله فکر کردم همیشه، با خودم فکر میکردم که اگر آقای مطهری بود امروز برای کجا خوب بود. به نظرم رسیده بود که اگر ایشان بودند یک رئیس جمهور خوب و مناسب برای این اجتماع بود. حقیقت هم همین است که انقلابی که مثل انقلاب ما با ابعاد فکری و فرهنگی عمیق و قوی و با یک پیام معنوی و با یک رسالت فلسفی دارد می‌آید و اخلاقی توی جوامع و خودش را ظاهر میکند در رأس این نظام یک شخصیتی مثل آقای مطهری لازم است. البته در رأس که میگوئیم یعنی در محدوده‌ی کار دولتی و الّا در رأس که خب طبعاً امام هست که همیشه رهبر انقلاب یک شخصیت معنوی هست دیگر، به طور طبیعی قانون اینجور است، و خداوند ان‌شاءالله وجود مبارک و شریف امام عزیزمان را - که در همه‌ی این بخشهایی که گفتیم ایشان فوق‌المقوله و سرچشمه و مثال عالی هستند - حفظ کند برای این انقلاب و برای اسلام و قرآن ایشان را خداوند محفوظ بدارد ان‌شاءالله. به‌هرحال مرحوم شهید مطهری اگر امروز میبودند من فکر میکنم مناسب‌ترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک حکیم، یک فیلسوف، یک فقیه، میشد رئیس جمهور یک نظام و این خیلی برای این نظام ارزش داشت، و ما میتوانستیم به وجود او در دنیا افتخار کنیم. واقعاً میتوانست یک نمودار خوبی برای این نظام باشد این بزرگوار اگر زنده میبود.

حداد عادل: درباره‌ی آقای مطهری اگر شاید ساعتها گفت‌وگو بشود همان‌طور که خودِ آقای مطهری میگفتند که در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است، مرتباً تو در تو جلوه‌های دیگری از شخصیت ایشان مطرح میشود. بنده دوست داشتم یک قدری هم درباره‌ی نقش سیاسی و اجتماعی و مبارزه‌ی آقای مطهری مخصوصاً در آن سال آخرِ منتهی به پیروزی انقلاب - یعنی سال ۵۷ - گفت‌وگویی میکردیم، به خصوص که جنابعالی شاید در آن سالها بیش از گذشته هم با ایشان در یک ماههایی در ارتباط بودید در خصوص مسأله‌ی مبارزه. اگر فرصتی باشد در این باب هم حالا بعد از آن بُعد عرفانی یک صحبتی بشود شاید مناسب باشد؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله، مرحوم شهید مطهری یکی از ارکان مبارزه در هنگام اوجگیری آن در تهران بودند بدون شک، و ایشان یکی از دو، سه نفر افرادی بودند که امام به ایشان نهایت اطمینان و اعتماد را در اداره‌ی قضایای ایران و تهران - که خب مرکز همه‌ی مسائل تهران بود - داشتند. من البته هنگامی که از تبعید برگشتم، (رفتم‌) آمدم تهران بعد رفتم مشهد، بعد از مدت کوتاهی آمدم تهران و همین‌طور که میگوئید با ایشان در ارتباط بودم غالباً یا غالباً دیگر بله، در ارتباط زیادی بودم تا این‌که در نزدیکیهای آن هفته‌های آخر قبل از پیروزی انقلاب بود که شورای انقلاب تشکیل شده بود و ایشان به من اطلاع دادند، من مشهد بودم و خبر هم نداشتم که بنده هم رفته بودم مشهد برای محرم، و یک مقداری طول کشیده بود، چند هفته‌ای، دو، سه هفته‌ای طول کشید، میخواستم زودتر برگردم نشد. ایشان پیغام دادند به من که من فوراً بیایم تهران و گفتند که کاری هست با من؛ و چون یکی، دو، سه روز باز تأخیر شد مجدداً ایشان یکی، دو مرتبه پیغام دادند و مؤکداً خواستند من بیایم، به من اطلاع دادند تهران که آمدم که بله امام دستور دادند که بنده هم جزو شورای انقلاب باشم. ایشان یک شخصیت سیاسی بود در این برهه‌ی از زمان و فعالیت سیاسی میکرد، فکر میکرد. از جمله‌ی خصوصیاتی که من از ایشان فراموش نمیکنم صلابت و قاطعیت ایشان هست در مقابل حرکت موذیانه‌ای که از طرف لیبرالهای میانه حال در همان روزهای پیروزی انقلاب انجام میگرفت برای خنثی کردن صُوْرَت اسلامی انقلاب. آن وقتی که بختیار (چیز کرده بود که‌) پیشنهاد کرده بود که برود خدمت امام برسد و اینها، یک شرحی را داده بود به یکی از این آقایان وابسته‌ی به جبهه‌ی ملی که بیاورند در آن جمعی که ما - شورای انقلاب - که همیشه دور هم جمع میشدیم و یک اعلامیه‌ای که بختیار مایل است که این اعلامیه را اگر شما موافقید و اگر امام قبول میکنند صادر کند؛ که این اعلامیه میتوانست وجهه برای بختیار درست کند و کار را عقب بیندازد. از جمله‌ی کسانی که، دو نفر توی آن جمع قاطعاً مخالفت کردند یکی مرحوم شهید مطهری بود، یکی مرحوم شهید بهشتی؛ این دو نفر هر کدامی یک نکته‌ای را به عنوان ایراد در این اعلامیه ذکر کردند که اگر آن نکته اصلاح میشد نظر بختیار برآورده نمیشد. لذا بود که وقتی این دو نفر اصلاحهای خودشان را ذکر کردند آن اعلامیه برگشت بختیار مایل نشد که آن را پخش کند آن اعلامیه را و (چیز نکرد) برایش فایده‌ای نداشت. یعنی یکی ایشان، یکی مرحوم شهید بهشتی این دو نفر روی دو تا نقطه‌ی اصلی انگشت گذاشتند. به‌هرحال یک بینش سیاسی عمیقی ایشان داشت. یعنی عمق طبیعی و فکری آقای مطهری در میدان سیاست هم آشکار میشد. و ایشان به همین دلائل هم شاید بود، یا یکی از دلائلش حداقل این بود، همین عمق و امانت ایشان و اینها بود که امام به ایشان به نظرم بیش از همه اطمینان میکردند، در معرفی افراد، در شناسائیها، و شاید یک تعدادی از شخصیتها و اشخاصی که در شورای انقلابی یا بعضی از مسؤولیتهای دیگر گماشته شدند و امام اینها را گماشتند با معرفی آقای مطهری و اطمینانی بود که امام به آقای مطهری داشتند؛ و به حق بود انصافاً، یعنی به نظرم میرسد همان‌طور که ایشان شاگرد خوبی برای امام بودند و قدر امام را واقعاً ایشان میدانست و امام را میشناخت، امام هم این شاگرد خوب و ممتاز خودش را واقعاً میشناخت. امام ایشان را از همه‌ی ما بهتر و بیشتر میشناخت و بیشتر از همه‌ی ما قدر ایشان را میدانست.

حداد عادل: همان‌طور که عرض کردم انسان دلش میخواهد که درباره‌ی آقای مطهری مفصل صحبت بکند ولی مجال اندک است. خب ما باید امروز شکر بکنیم که بحمدالله سایه‌ی امام بر سرِ ما هست و آن درخت برومند سرفرازی که میوه‌هایی امثال استاد مطهری ثمر آن درخت بوده سایه افکن هست بر ایران و ان‌شاءالله که با این جمهوری اسلامی آن آرزوهایی که آقای مطهری پنجاه سال و چهل سال در دل داشتند به تمام و کمال تحقق پیدا بکند و رسیدن به اهداف ایشان تسلای دل همه‌ی داغداران شهادت ایشان باشد، ان‌شاءالله.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ان‌شاءالله.

انتهای پیام

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مناسبت لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

رکن الهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبت
  • ماه رجب
  • نکات ناب
  • نکات ناب
  • حسادت
  • پیام تبریک
  • چند نكته مفید در مورد روغن
  • قارچ
  • فلاسك چای
  • بهائیت
  • تصاویر
  • خانواده و تربیت فرزند-قسمت دوم

Random photo

مطالبی در مورد فرقه ضاله ی بهائیت(2)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • ترنم گل
  • صفيه گرجي
  • سید میرکمالی

مطالب با رتبه بالا

  • مطلب ناب (5.00)
  • عوامل خشنودی امام زمان عج 2 (5.00)
  • امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف (5.00)
  • ماه رجب ()
  • تسلیت ()

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس